به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، سه پسر جوان کمتر از ۲۰ سال که با اجرای سناریوی سرقت خشن در اتوبان صدر تهران در فضای مجازی جنجال به پا کرده بودند، دیروز به محل سرقت منتقل شدند. دزدانی که فکر نمیکردند فیلم سرقتشان با واکنش مردم و مسئولان قضایی همراه شود به شمال کشور رفته و در فکر خروج از کشور بودند اما در ویلای ساحلی خود دستگیر شدند.
صبح پنجشنبه، بیست و یکم فروردین امسال ویدئویی در شبکههای مجازی منتشر شد که در آن چهار مرد در اتوبان صدر با سلاح سرد از راننده خودروی ال ۹۰ زورگیری کرده وبا بلند شدن صدای شلیک گلوله از محل فرار کردند. بررسیها نشان داد،یکی ازمأموران نظامی حاضر درمحل سرقت برای جلوگیری از فرار سارقان اقدام به تیراندازی کرده بود.انتشار این فیلم در شبکههای اجتماعی باعث شد، دادگستری تهران برای دستگیری سارقان دستور ویژه صادر کند.مأموران در نخستین گام به تحقیق از مالباخته پرداختند که او در تشریح ماجرا گفت: روز حادثه درحال رفتن به محل کارم بودم. حدود ساعت ۸ صبح در ترافیک صبحگاهی اتوبان صدر، گوشی آیفون ۱۳ پرومکس در دستم بود که ناگهان در راننده و شاگرد باز شد و دو سارق با قمه به من هجوم آورده و با دسته قمه کتکم زدند. آنها با گرفتن گوشی، فرار کردند. بعد صدای شلیک گلوله آمد. فکر کردم سارقان برای فرار تیراندازی کردهاند. کسی برای کمک جلو نیامد و همه از سارقان میترسیدند. این دومین بار است که گوشی تلفن همراهم سرقت میشود.تحقیقات پلیسی در این باره ادامه داشت تا اینکه هویت دزدان شناسایی و در یکی از شهرهای شمالی کشور دستگیر شدند.صبح دیروز سه نفر از متهمان به محل سرقت منتقل شدند و صحنه دزدی را بازسازی کردند.
عشق آیفون ۱۳ بودیم
قوی هیکل است اما به زور سنش به ۲۰ سال میرسد. تمام تلاشش این است که صورتش را با دو کف دست بپوشاند تا چهرهاش در مقابل دوربینهای فیلمبرداری و عکاسی معلوم نشود. فکر نمیکرد فیلم سرقتشان در شبکههای اجتماعی منتشر شود. با دیدن فیلم به وحشت افتاده و راهی محمودآباد شدند. قصد داشتند اگر آبها از آسیاب نیفتاد از کشور فرار کنند.
چه شد تصمیم به سرقت گرفتید؟
سرکرده باند که پدرام نام دارد هنوز دستگیر نشده. او این گروه را تشکیل داد. همه ما بچه محل هستیم و در پارک بودیم که پدرام با حرفهایش و درآمد بالای سرقت، وسوسهمان کرد.
سابقه سرقت داری؟
نه اولین بار است به اتهام سرقت دستگیر میشوم. اهل دعوا بودم اما سرقت نه.
چطور سرقت میکردید؟
چهار نفری و با موتورسیکلتهای دو ترک در خیابانها و اتوبانهای شمال تهران پرسه میزدیم. در ساعاتی برای سرقت میرفتیم که ترافیک باشد. با دیدن گوشی آیفون رانندگان سراغشان میرفتیم. اگر در قفل نبود سرقت را انجام میدادیم اما اگر به در بسته میخوردیم، بیخیال سرقت میشدیم.
هر روز سرقت میکردید؟
نه. هفتهای یک روز. در همین یک روز چند گوشی سرقت کرده و میفروختیم.
گوشیها را چند میفروختید؟
متفاوت بود. اگرآیفون سرقت میکردیم حدود ششمیلیون تومان. اگر سامسونگ بود،کمتر از این مبلغ. به همین دلیل فقط دنبال آیفون ۱۳پرومکس بودیم و کمتر سراغ سرقت گوشیهای دیگر میرفتیم.
چقدر گیرت آمد؟
حدود هشت میلیون تومان.
میارزید؟
نه. من فکر میکردم بیشتر از این گیرمان بیاید.
در مورد روز سرقت در اتوبان صدر بگو
صبح زود برای سرقت به شمال شهر آمدیم. ابتدا از خودرویی در نیاوران سرقت کردیم. بعد به اتوبان صدر آمدیم و با دیدن گوشی آیفون در دست راننده ال۹۰ سراغ او رفتیم. در ترافیک از موتور پیاده شده و با تهدید چاقو گوشی را سرقت کردم.
کی فهمیدی فیلم سرقت منتشر شده؟
چند ساعت بعد در اینستاگرام دیدم. خیلی ترسیده بودیم و تصمیم گرفتیم مدتی تهران را ترک کنیم. به محمودآباد رفته و ویلایی کرایه کردیم. روز سوم ساعت ۶ صبح، در حال حرف زدن بودیم که مأموران بالای سرمان آمده و دستگیرمان کردند.
میدانی چه مجازاتی در انتظارت است؟
باید سارق را مجازات کرد اما نه مجازات سنگین. در حدی باشد که تنبیه شود.
همیشه چاقو همراه داری؟
نه پدرام قبل از سرقت به ما قرص کلونازپام و چاقو میداد تا قدرت بگیریم.
قصد فرار از کشور را نداشتید؟
به این موضوع فکر کرده بودیم اما خیلی زود دستگیر شدیم.
از ۸ سالگی موتور سوارم
زندان هم ادبش نکرد. با۱۸سال، دو بار به اتهام گوشی قاپی دستگیر شد.در سرقتها نقش راکب موتور برای فراری دادن همدستش از صحنه را داشت.
چقدر درس خواندی؟
دو کلاس خواندم و بعد به خاطر شرایط خانوادهام درس را رها کرده و در یک موتورسازی مشغول کار شدم.
چقدر درآمدت بود؟
درآمد ثابتی نداشتم. درصدی میگرفتم.
چه شد سراغ سرقت رفتی؟
به خاطر کار در موتورسازی از هشت سالگی سوار موتور میشدم و موتورسوار ماهری بودم. همین باعث شد پدرام از من بخواهد با او در سرقتها همکاری کنم.
سابقه داری؟
چند ماه قبل به اتهام شش مورد گوشی قاپی دستگیر شده و به حبس محکوم شدم. بعد از هشت ماه مادربزرگم سند گذاشت و آزاد شدم اما باز هم سراغ گوشی قاپی رفتم.
زندان باعث نشد تنبیه شوی؟
الان تنبیه شدم و پشیمانم. باور کنید این کارها عاقبت ندارد. دیگر سمت سرقت نمیروم.
نظر شما